برای افزایش اخلاص و بالا بردن توانایی انسان در انقطاع کامل از دنیا باید چه کرد؟ در مناجات شعبانیه در فرازی از دنیا هست که می گوید: «ربنا هب لی کمال الانقطاع الیک و انر ابصار قلوبنا بضیا نظرها الیک حتی تخرق ابصار القلوب حجب النور ... » منظور از انقطاع الیک چیست؟
نخست باید دانست که، انسان موجودی چند بعدی است و حداقل سه نوع زندگی دارد:
1. زندگی طبیعی فردی و اجتماعی
2. زندگی عقلانی و علمی
3. زندگی عرفانی و عبادی.
اگر انسان اسیر زندگی طبیعی شود و خود عقلانی و عرفانی خود را فراموش کند، این می شود اهل دنیا و این حالت است که مذموم است. ولی کسی که از امکانات مادی و طبیعی برای پیشبرد و احیای حیات عقلانی و عرفانی خود استفاده می کند، اهل دین و عبادت خدا است، و اهل دنیا به حساب نمی آید.
از این رو در روایات «اخلاص» به معنای «خلاص» آمده است. کسانی که در راه علم و عمل می کوشند و اهل دیانت و سلوک عبادی هستند به تدریج از دنیا و اسارت نفس خلاصی می یابند و به قرب الهی می رسند. این می شود همان فرایند رسیدن به اخلاص و انقطاع از دنیا که در مناجات شعبانیه آمده است.
معنای انقطاع، همان توجه کامل و همه جانبه به خداوند متعال و التفات نداشتن به غیر او می باشد. البته انقطاع الی الله دارای مراتب گوناگونی است و درجات متفاوتی دارد که بستگی به میزان معرفت و شناخت انسان از خداوند و صفات الهی و سعی و تلاش در نزدیک شدن به خداوند و قرب به حق دارد. درجه کامل انقطاع مربوط به انبیاء الهی و اولیاء بزرگ خداوند است و دیگران به میزان پیروی از دستورات الهی و تبعیت از پیشوایان دین و راهنمایان الهی انقطاع به سوی خداوند دارند.
در منابع اسلامی و به ویژه ادعیه امامان معصوم (ع) با بیانات مختلف و تعابیر گوناگون، انقطاع الی الله مطرح شده است. در مناجات شعبانیه که از مهم ترین اعمال ماه شعبان است و همه امامان (ع) این مناجات را داشته اند چنین آمده است: «الهی هب لی کمال الانقطاع الیک وأنر ابصار قلوبنا بضیاء نظرها الیک حتی تخرق الابصار القلوب حجب الفوز فتصل الی معدن العظمه و تصیر ارواحنا معلقه بعز قدسک؛ خدایا نهایت بریدن از غیر تو و پیوستن به خودت را روزی ام ساز و چشم های قلبمان را با نظاره به خودت روشن ساز تا بدانجا که چشم قلبمان حجاب های نوری را پاره کند و به کانون عظمت بپیوندد و ارواح ما به ساحت قدس تو متصل گردد».
البته باید توجه داشت که انقطاع الی الله و توجه کامل به حضرت معبود و بریدن و گسستن از غیر خداوند هرگز به معنای بریدن از خلق و انزوا و گوشه نشینی و دوری از اجتماع و ترک فعالیت های اجتماعی نمی باشد و بهترین گواه بر این امر این است که اولیای الهی و تربیت شدگان مکتب آنان چون امام خمینی (ره) در عین حال که توجه کامل به حق را داشتند و انقطاع الی الله را دارا بودند ولی فعالیت های اجتماعی و سعی و کوشش آنان در راه هدایت مردم از همه بیشتر بوده است. معنای درست انقطاع الی الله و توجه نداشتن به غیر حق این است که انسان به جایگاهی برسد که با وجود زندگی در میان مردم و اشتغال به کارها و فعالیت معمولی زندگی هرگز توجه او از خداوند برداشته نشود و در هیچ حالی خداوند و حضور و احاطه او را فراموش نکند و در واقع همه مظاهر و خلایق و موجودات هستی را آینه خدانما و نمایانگر صفات و کمالات حق ببیند و به هیچ موجودی در وجود و صفات و افعالش استقلال ندهد، بلکه همه را از خداوند و سرچشمه گرفته از آن هستی مطلق و اسماء و صفات او بداند و این همان معنای دقیقی است که در منابع اسلامی از آن تعبیر به «تجلّی» شده است. و از رهانیدن خود از وابستگی و دلبستگی به تجملات دنیا تعبیر به «تجافی» شده است.
چنانچه در دعا آمده است: «اللهم ارزقنی التجافی عن دار الغرور و الانابه الی دار الخلود؛ خدایا! کناره گرفتن از سرای فریب (دنیا) و بازگشت همه جانبه به سرای جاودانگی (عالم آخرت) را به من عطا کن». هنر این است که انسان در عین حال که با مردم است وجلوه های مختلف دنیا و زر و زیور آن را می بیند، از عالم ملکوت و حضور خداوند در همه ذرات عالم غافل نباشد و در عین برخورداری از مواهب دنیا و نعمت های الهی با دیده استقلال به آنها ننگرد و آنها را قائم به خود و ایستاده بر روی پاهای خود و بی نیاز از خدای خود نبیند.
آشنایان ره عشق در این بحر عمیق---- غرقه گشتند و نگشتند به آب آلوده
از آنچه گفته شد روشن می گردد که انقطاع الی الله، کاری دشوار و سنگین است و نیازمند سال ها سعی و کوشش و تمرین و ریاضت است و در ضمن امری تدریجی است و باید کم کم و با مدارا و با راهنمایی آشنایان با راه خدا، حاصل گردد و افراط در پیمودن این راه و عجله و شتاب باعث ضایع شدن نیروها و توان انسان و افتادن در ورطه هلاکت و دام شیطان است. این راه باید با اختیار و شناخت و اعمال صالح و در طول سالیان دراز طی گردد، هر چند در مواردی دیده شده که انجام عملی که همراه با اخلاص فراوان و صفای درون باشد در مدت کوتاهی انسان را به این هدف عالی می رساند ولی این گونه موارد نادر و بر خلاف قاعده کلی برای رسیدن به این مقصود، داشتن تقوای الهی و پایبند بودن به احکام الهی و انجام واجبات و ترک محرمات است که به تدریج زمینه این انقطاع را فراهم می آورد و با قوی شدن نور معرفت الهی و انس با حق و مناجات با حضرت پروردگار، توجه به حق و انقطاع به سوی او حاصل می گردد.
در پایان دعای «ابوحمزه ثمالی» که در سحرهای ماه مبارک رمضان خوانده می شود و نیز در برخی دعاهای دیگر در این ماه تعابیری وجود دارد که عبارت دیگری از انقطاع می باشد، مثل: «اللهم انی اسئلک ایمانا تباشر به قلبی؛ خدایا من از تو ایمانی را درخواست می کنم که به واسطه آن همدم و همنشین قلبم باشی»، یعنی به واسطه این ایمان هیچ حجابی میان من و تو وجود نداشته باشد و هیچ چیز مرا از تو غافل نگرداند و این همان معنای انقطاع کامل به سوی خداوند است که آرزوی همه پاکان و صالحان بوده است. البته گاهی انقطاع غیر اختیاری برای انسان حاصل می شود. آن گاه که تمام اسباب مادی کار ساز نباشند مانند کسی که در میان مشکلات و امواج طوفان تنها بماند و یا از همه راه ها قطع امید کند، همچنان که در قرآن مجید می خوانیم: «و اذا مس الانسان ضر دعا ربه منیبا الیه؛ و چون به انسان آسیبی رسد، پروردگارش را -در حالی که به سوی او بازگشت کننده است- می خواند» (زمر، آیه 8).
اما امتیاز اولیای الهی و مؤمنان واقعی است که حتی در حال آسایش رو به سوی خدا دارند و با اختیار و انتخاب خود از فریب دنیا می گریزند.
|