حدیثی تکان دهنده از پیامبر(ص):یازده نفری كه به بهشت نمیروند
رسول خدا(صلی الله علیه و آله) میفرماید: خداى عز و جل بهشت را از دو نوع خشت آفرید؛ یک خشت طلا و یک خشت نقره، دیوارهایش را یاقوت و طاقش را از زبرجد و سنگریزهاش را لولو و خاکش را زعفران و مشک خوشبو قرار داد، سپس به آن فرمود سخن بگوى، عرض کرد خدایى نیست به جز تو؛ خداى زنده و پایدار؛ سعادت مند آنکسی است که در من جاى دارد. پس خداى عز و جل فرمود:به عزت، بزرگى، شکوه و بلندى مقامم سوگند که به بهشت داخل نمیشود دائم الخمر، خود فروش، سخن چین، بىغیرت در باره همسر، کسى که پیوند خویشاوندى را بریده باشد و... .
مردم! شما چونان مسافران در راهید که در این دنیا فرمان کوچ داده شدید. دنیا، خانه اصلی شما نیست؛ پس به جمع آوری زاد و توشه بپردازید. آگاه باشید این پوست نازک تن، طاقت آتش دوزخ را ندارد؛ پس به خود رحم کنید ...
در نظر سطحى، مرگ نابودى انسان است و زندگى او تنها به همین زندگى چند روزه و در میان زایش و درگذشت محدود می باشد، اما اسلام مرگ را انتقال انسان از یک مرحله زندگى به مرحله دیگرى تفسیر می کند. به نظر اسلام، انسان زندگانى جاویدانى دارد که پایانى براى آن نیست و مرگ که جدایى روح از بدن است، وى را به مرحله دیگرى از حیات وارد می کند که کامروایى و ناکامى در آن، بر پایه نیکوکارى و بدکارى در مرحله زندگى پیش از مرگ استوار می باشد. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرموده است: «گمان مبرید که با مردن نابود می شوید؛ بلکه از خانه اى به خانه دیگرى منتقل می شوید».(1)
انسان پس از مرگ، از جهت اعتقاداتى که داشته و اعمال نیک و بدى که در این دنیا انجام داده است، مورد بازپرسى خصوصى قرار میگیرد و پس از محاسبه اجمالى طبق نتیجهاى که گرفته شد، به یک زندگى شیرین و گوارا یا تلخ و ناگوار محکوم گردیده و با همان زندگى در انتظار روز رستاخیز عمومى به سر میبرد.(2)
آیا این مطلب صحیح است که وقتی زن و شوهر به حج می روند، نسبت به یک دیگر نامحرم می شوند؟ پاسخ اجمالی زن و شوهر در ایام حج و حتی در حال احرام با هم دیگر نامحرم نیستند. بله آنها در حال احرام نمی توانند روابط زناشویی داشته باشند و از همدیگر لذت جنسی ببرند. توضیح اینکه: در مناسک حج محرماتی بیان شده است. این محرمات (غیر از شکار حیوانات وحشی و کندن گیاه و درخت که مربوط به خود مکه و حرم است[1] ) ربطی به حضور در مکه ندارد، بلکه بر محرم حرام است (چه داخل مکه باشد یا نباشد)؛ یعنی شخص محرم باید از آنها پرهیز نماید.
از جمله محرّماتی که بر شخص محرم حرام است آن است که زن و مرد نمی توانند جماع کند و همچنین بوسیدن، و دست بازى کردن، و نگاه به شهوت، بلکه، هر نحو لذت و تمتّعى بردن از هم دیگر حرام است. و این عمل موجب کفاره است[2] و کفاره آن هم بنا بر احتیاط واجب یک شتر است.[3]
این حرمت تا زمانی که انسان طواف نساء و نمازش را بجای نیاورده ادامه دارد و بعد از انجام ایندو است که زن و مرد بر همدیگر حلال مىشوند.[4]
====================== [1] خمینی، روح الله، مناسک حج (المحشى)، ص 198، م 478، نشر مشعر، چاپ چهارم، تهران- إیران 1416 هـ ق؛ مجلسی، محمد تقی، لوامع صاحبقرانی مشهور به شرح الفقیه، ج 8، ص 316، مؤسسة إسماعیلیان، چاپ دوم، قم، 1414 هـ ق. [2] خمینی، روح الله، مناسک حج (المحشى)، ص 154 و 155. [3] خمینی، روح الله، مناسک حج (المحشى)، ص 156. [4] مناسک حج (المحشى للإمام الخمینی)، ص 98، م 180.
حضرت مهدی (علیه السلام) «باب اللَّه» است. در روایات از امامان (علیهم السلام) درباره فرموده خدای تعالی: «وَللَّهِ الأَسْمآءُ الحُسْنی فَادْعُوهُ بِها؛ و برای خداوند نیکترین نامها است، او را با آنها بخوانید.» آمده است که: به خدا قسم ماییم آن اسماء حسنی (نیکترین نامها) که خداوند بندگانش را امر فرموده به وسیله آنها او را بخوانند [و دعا کنند].
از دیدگاه شیعه برخی از وظایف و فوائد امام مترتب بر حضور و ظهور او در جامعه است. از آن جمله می توان به برقراری عدالت اجتماعی، بیان احکام و تفسیر و تبیین قرآن و اجرای حدود الهی اشاره کرد. ولی بخش های دیگری از وظایف و فوائد امام حتی با وجود غیبت ایشان از عالمیان دریغ نمی شود. به همین دلیل است که از امام غایب در روایات تعبیر به خورشید پشت ابر شده است و انسان ها هر کدام بر مبنای لیاقت و ظرفیت خویش از برکات وجود امام خویش بهره خواهند برد.
ماجرای ازدواج امام جواد (علیهالسلام) با دختر مأمون
مأمون چون در میان یک سلسله تنگناها و شرائط دشوار سیاسی قرار گرفته بود، برای رهایی از این تنگناها، تصمیم گرفت خود را به خاندان پیامبر نزدیک سازد، و بر همین اساس با تحمیل ولیعهدی بر امام هشتم میخواست سیاست چند بعدی خود را به مورد اجرا بگذارد.
از سوی دیگر، عباسیان از این روش مأمون که احتمال میرفت خلافت را از بنی عباس به علویان منتقل سازد، سخت ناراضی بودند و به همین جهت به مخالفت با او برخاستند و چون امام توسط مأمون مسموم و شهید شد آرام گرفتند و خشنود شدند و به مأمون روی آوردند.
توصیه ها وهشدارهای امیرالمؤمنین علی(ع) در مورد آخر الزمان
اصبغ بن نباته گوید: امیرالمومنین فرمود: زمانی بر مردم می آید که عمل زشت برتری (کامل ) پیدا کند وخودسازی نموده جلوه گری نماید .پرده از روی محرمات برداشته شود،زنا آشکارمی گردد ومال یتیمان را حلال دانسته می خورند. کم فروشی نمایندوشراب رابه جای آب انگورحلال دانندورشوه را به عنوان هدیه حلال شمرند.خیانت درامانت را جایز می دانند،
دوازده قطره از دریای فضایل جوادالائمّه علیهم السلام
(1) ابن قیاما نامه ای کنایه آمیز به امام رضا(ع) نوشته بود. گفته بود: تو چه امامی هستی که فرزند نداری؟ حضرت با ناراحتی جواب داده بود: « تو از کجا می دانی که من فرزندی نخواهم داشت. به خدا شب و روز نمی گذرد جز این که خداوند به من پسری عنایت خواهد کرد که به سبب او میان حق و باطل را جدایی می دهد»1
(2) وقتی امام جواد(ع) به دنیا آمد، امام رضا(ع) فرمود: «حق تعالی فرزندی به من عطا کرد که هم چون موسی بن عمران دریاها را می شکافد و مثل عیسی بن مریم خداوند مادرش را مقدس گردانیده و او طاهر و مطهر آفریده شده» آن وقت مرثیه فرزندش را خواند و گفت: «این کودک به جور و ستم کشته خواهد شد و اهل آسمان ها برایش گریه خواهند کرد، خدای متعال بر دشمن و قاتل او غضب خواهد کرد؛ آنها بعد از قتل او بهره ای از زندگی نخواهند برد و به زودی به عذاب الهی واصل خواهند شد.» آن شب که امام جواد(ع) به دنیا آمد، امام رضا(ع) تا صبح در گهواره با او سخن می گفت... مشهور است که رنگ صورت آن حضرت گندم گون بود. قد بلندی داشت و نقش روی انگشترش «نعم القادرالله» بود.2
اخیرا تصویری از اورنگزیب فاروقی یکی از سرکردگان سپاه صحابه پاکستان در فضای مجازی منتشر شده است که از زیارت و حضور وی بر سر مزار مادرش حکایت دارد.
به گزارش خبرگزاری اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ "رافضی" کلمهای آشناست که گروههای تکفیری برای طعنه زدن به شیعیان، آنان را به این نام میخوانند؛ البته رافضی خواندن شیعیان مختص قرون اخیر نبوده و به استناد تواریخ، از صدر اسلام چنین اقدماتی سابقه داشته است.
دشمنان اهلبیت(ع) در عصر بنی امیه برای ابراز عداوت خود، اصطلاح رافضی را نسبت به شیعیان به کار برده و رافضی بودن را جرمی نابخشودنی اعلام میکردند. در حدیثی آمده است که ابوبصیر به امام باقر(ع) عرض کرد: فدایت گردم، ما را به نامی لقب دادهاند که زمامداران اموی به واسطه آن ریختن خون، غارت مال و شکنجه شیعیان را مباح میدانند. امام فرمودند: آن نام چیست؟ ابوبصیر گفت: آن نام "رافضی" است.
یکی از معانی لغوی رافضی "رد کننده" و "رها کننده" است و گروههای تندرو با به کار بردن این کلمه، قصد دارند که شیعیان را "رها کنندگان دین" یا "رد کنندگان خلافت" به جهانیان معرفی نمایند.
هر كس ممكن است برداشت خاصی از مفهوم «نشاط» داشته باشد و متناسب با آن برای تحصیل و فراهم سازی مقدمات آن تلاش كند، امّا تعریفی كه با رویكرد دینی از نشاط سازگاری داشته باشد این است كه فرد در زندگی خود احساس رضایت و سعادتمندی داشته و از سلامت روانی برخوردار باشد. طبق این تعریف، سؤال در واقع برمیگردد به اینكه چه كار كنیم تا در زندگی، احساس رضایت و سعادتمندی داشته و سلامت روانی خود را حفظ كنیم.
عمدهترین عواملی كه نشاط انسان را در زندگی از وی سلب میكند و باعث اضطراب، افسردگی و انواع اختلالات روانی در فرد میشود. افتادن در دام غرایز، احساس پوچی و بیمعنایی و درماندگی در برابر حوادث و بحرانهای زندگی است.
امام صادق(ع) فرمودند: به زودی شهر کوفه از مومنان خالی میشود و علم و دانش از آنجا رخت برمیبندد و چون ماری که در گوشهای چنبره زده است محدود میگردد و از شهری که آن را قم مینامند ظهور میکند.
حکومت ها در آخرالزمان در حال تزلزلند و گاهی حکومتی در آغاز روز بر سر کار می آید، ولی هنگام غروب از کار برکنار می شود. امام صادق(ع) در این باره می فرماید: چگونه خواهید بود، هنگامی که بدون امام هدایتگر و بدون نشانه راهنما بمانید و از یکدیگر بیزاری جویید؟ و این زمانی باشد که آزمایش شوید و افراد خوب و بد شما از هم جدا گردند و غربال و زیر و رو شوید. آن وقت که شمشیرها در رفت و آمد باشد و جنگ شعله ور. حکومتی در آغاز روز، روی کار می آید و با کشتار در آخر روز برکنار و سرنگون می شود.