وسوسه های شیطان:پیری داری، کوری داری، آینده نگر باش!
وسوسه های شیطان:پیری داری، کوری داری، آینده نگر باش!



وقتی انسان بخواهد یك كار خیری كند، شیطان می‌آید وسوسه‌اش می‌كند. می‌خواهی وقف كنی؟ پیری داری، كوری داری، اولاد کوچک داری. آینده نگر باید باشی. قرآن این مانع تراشی را در این آیه بیان كرده است. «الشَّیْطَانُ یَعِدُكُمُ الْفَقْرَ وَیَأْمُرُكُم بِالْفَحْشَاء وَاللّهُ یَعِدُكُم مَّغْفِرَةً مِّنْهُ وَفَضْلاً وَاللّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ» (بقره/268)


شناخت وسوسه شیطان از الهام الهی
در این آیه دو تا «یَعِدُكُم» داریم: «الشَّیْطانُ یَعِدُكُمُ الْفَقْرَ»، «وَ اللَّهُ یَعِدُكُمْ مَغْفِرَةً» خدا وعده می‌دهد، شیطان هم وعده می‌دهد. ما چگونه بفهمیم این الهام‌ها خدایی هستند یا شیطانی ؟

اگر در شما وحشت و قفل ایجاد كرد پیداست الهام، الهامِ شیطانی است. اگر توكل و سعه صدر در شما ایجاد كرد، پیداست خدایی است. «الشَّیْطانُ یَعِدُكُمُ الْفَقْرَ... وَ اللَّهُ یَعِدُكُمْ مَغْفِرَةً»

 ترس از فقر، عامل بخل و ترك انفاق
شیطان می‌گوید: پیری داری، كوری داری.

در جواب به شیطان بگوییم: ممكن است من فردا بمیرم و به آنجاهایی که تو می گویی نرسم؛ چرا که قرآن چهارده بار کلمه «بَغْتَة»: ناگهان است (انعام/31) را بیان کرده است.

مرگ ناگهان به سراغ انسان می آید و ما اصلاً نمی دانیم وقتش چه زمانی است.


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
:: ادامه مطلب
نویسنده : آرمین حسینی
تاریخ : سه شنبه 25 آذر 1393
ثواب صدقه دادن در آیات و روایات
ثواب صدقه دادن در آیات و روایات


دادن صدقه

در روایات اسلامى وارد شده که صدقه دادن مستحب است، اگرچه به کمترین چیزها و اگر کسى قدرت مالى زیاد ندارد، مى تواند با اندک چیزى به این دستور الهى عمل کند. این عمل اختصاص به اغنیا ندارد، بلکه از هر غنى و فقیر شایسته است.

صدقه پنهانی
البته تمام اقسام صدقه خوب است، چه در شب باشد یا در روز; چه پنهان باشد و چه آشکارا، امّا در آیات و روایات به صدقه دادن در پنهانى سفارش شده است، زیرا اولا این عملِ عبادى، مصونِ از ریا است و ثانیاً شخص مستمند دیگر مورد خجلت واقع نمى شود.

آیات قرآن در موارد متعدّدى به این امر اشاره کرده، در سوره بقره مى فرماید: (اَلَّذینَ یُنْفِقُونَ اَمْوالَهُمْ بِالَّیْلِ وَالنَّهار سِرّاً وَ عَلانِیةً فَلَهُمْ اَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوفٌ عَلَیْهِم وَ لا هَمْ یَحْزَنوُنَ); آنها که اموال خود را به هنگام شب و روز، پنهان و آشکار، انفاق مى کنند، مزدشان نزد پروردگارشان محفوظ است و ترسى بر آنها نیست و غمگین هم نمى شوند. (بقره (2)، آیه 276)

در احادیث بسیارى آمده که آیه فوق درباره على (علیه السلام) نازل شده است، زیرا آن حضرت دِرهمى در شب، و درهمى در روز، و درهمى آشکارا، و درهمى در نهان انفاق مى کرد. (تفسیر صافى، ج 1، ذیل آیه شریفه، ص 301)


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
:: ادامه مطلب
نویسنده : آرمین حسینی
تاریخ : دو شنبه 24 آذر 1393
نقش زن در پیشرفت همسر

 نقش زن در پیشرفت همسر
 

میگویند زنها در موفقیت و پیشرفت شوهرانشان نقش بسزایی دارند.

ساعد مراغه ای از نخست وزیران دوران پهلوی نقل کرده بود:

زمانی که نایب کنسول شدم با خوشحالی پیش زنم آمدم و این خبر داغ را به اطلاع سرکار خانم رساندم...

اما وی با بی اعتنایی تمام سری جنباند و گفت «خاک بر سرت کنند؛ فلانی کنسول است؛ تو نایب کنسولی؟!»

گذشت و چندی بعد کنسول شدیم و رفتیم پیش خانم؛ آن هم با قیافهایی حق به جانب...

باز خانم ما را تحویل نگرفت و گفت «خاک بر سرت کنند؛ فلانی معاون وزارت امور خارجه است و تو کنسولی؟!»

شدیم معاون وزارت امور خارجه؛ که خانم باز گفت «خاک بر سرت؛ فلانی وزیر امور خارجه است و تو...؟!»

شدیم وزیر امور خارجه گفت «فلانی نخست وزیر است... خاک بر سرت کنند!!!»

القصه آنکه شدیم نخست وزیر و این بار با گامهای مطمئن به خانه رفتم و منتظر بودم که خانم حسابی یکه بخورد و به عذر خواهی بیفتد.
تا این خبر را دادم به من نگاهی کرد؛ سری جنباند و آهی کشید و گفت:

خاک بر سر ملتی که تو نخست وزیرش باشی !!!

 

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : آرمین حسینی
تاریخ : یک شنبه 23 آذر 1393
اربعین عطش‏های پرپر
اربعین عطش‏های پرپر



کاروان خاطرات، بازگشته است از جایی که چهل روز گذشته است از ماتم ‏های سرخ، از عطش‏های پرپر شده.


این آتشیادها، چهل روز چون اسبان تاخته ‏اند بر پیکر صبر آنان.

بازماندگانِ حادثه تیغ و تاول، رسیده ‏اند به نقطه ‏ای از آغاز؛ به نگاه‏های در خون شناور، به گلوهای بریده شده در دلِ تشنگیِ دشت.

کاروانِ اربعین، با خطبه‏ های گریه، از شام رسوا برگشته است و تصاویر جراحت، در سوزنده‏ ترین بیان قاب می‏شود و در سوزنده ‏ترین بیابان.

بغل بغل شعله ریخته می‏ شود در صحرا


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
:: ادامه مطلب
نویسنده : آرمین حسینی
تاریخ : شنبه 22 آذر 1393
دانلود مداحی جواز نوکریمو تو باطل نکن ، نگاه به این گدای ناقابل نکن

دانلود مداحی جواز نوکریمو تو باطل نکن ، نگاه به این گدای ناقابل نکن

 

حرم شده فکر هر روزم ، زداغ هجر تو می سوزم

جواز نوکریمو تو باطل نکن ، نگاه به این گدای ناقابل نکن ، حرم ندیده من رو زیر گل نکن

جسین آقای من ، حسین آقای من ، حسین آقای من

 

با این که از دوری بی تابم ، به یاد شیش گوشه می خوابم

تو روضه دلمو عاشق میکنم ، شبا میون روضه هق هق میکنم ، اگه نیام زیارتت دق میکنم

جسین آقای من ، حسین آقای من ، حسین آقای من

دانلود مداحی

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : آرمین حسینی
تاریخ : جمعه 21 آذر 1393
وقایع اتفاق افتاده در اربعین


وقایع اتفاق افتاده در اربعین


در این نوشتار تنها به سه واقعه مشهور مرتبط با قیام حسینی در اولین اربعین شهادت سیدالشهداء اشاره می شود و به وقایع دیگر که طبیعتا در آن زمان رخ داده است عنایتی ندارد.


1. نخستین زیارت قبر امام حسین علیه السلام  توسط جابربن عبدالله انصاری
بشارة المصطفى: از اعمش، از عطیه عوفى روایت شده که گفت: با جابر بن عبد اللَّه انصارى، جهت زیارت قبر حضرت حسین‏ بن على علیه السّلام، راه افتادیم وقتى به کربلا رسیدیم، جابر به کنار آب فرات رفت، و در آن غسل کرد، سپس پارچه‏ اى را به کمر بست و دیگرى را به دوش انداخت [و خود را به هیأت زائران خانه خدا در آورد] آنگاه خود را با عطرى خوشبو کرد. و قدمى بر نداشت مگر اینکه خدا را یاد کرد تا به قبر نزدیک شد [جابر در آن ایام نابینا شده بود و جایى را نمى‏دید لذا] به من گفت: یاریم کن تا قبر حضرتش را لمس کنم، من او را یارى کردم، روى قبر افتاد و بیهوش شد، آبى به سر و صورتش زدم تا به حال آمد و سه بار صدا زد: یا حسین، و سپس گفت: دوستى، جواب دوستش را نمى ‏دهد، سپس گفت: و چگونه مى‏ توانى جواب بدهى، و حال آنکه رگهاى گردنت بریده شده، و بین بدن و سرت جدایى افتاده است.

 

من شهادت مى ‏دهم که تو، فرزند پیامبرانى، و فرزند سرور مؤمنانى، فرزند همراه تقوایى، فرزند سلیل هدایتى، تو پنجمین اهل کسائى، تو فرزند سید نقبائى، تو فرزند فاطمه سیده زنانى، و چرا چنین نباشى و حال آنکه به دست سید پیامبران به تو غذا داده شد و در دامن پرهیزکاران تربیت یافتى و از پستان ایمان شیر خوردى، پاک زیستى، و پاک به شهادت نائل شدى، دلهاى مؤمنان در فراقت ناآرامند، و شک و تردیدى ندارند که [شهادت‏] برایت اختیار شده بود. پس سلام خدا و رضوان او بر تو باد، و گواهى مى‏دهم که تو بر همان راهى رفتى که برادرت یحیى بن زکریا رفت. (1)

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
:: ادامه مطلب
نویسنده : آرمین حسینی
تاریخ : جمعه 21 آذر 1393
چهل پاداش باورنکردنی برای زیارت امام حسین(ع)
چهل  پاداش باورنکردنی برای زیارت امام حسین(ع)


در طول تاریخ انسانهایى بوده و هستند كه پس از مرگشان، زندگى و حیاتشان ادامه پیدا كرده و با مرگ بدنشان، وجودشان و شخصیت و اندیشه ‏شان ادامه یافته است. مردان خدا و شخصیتهاى الهى، همانگونه كه در زمان حیات خویش استوانه دین و محور انسانیت و پشتوانه حق و عدالت هستند، در زمان پس از مرگ نیز آرامگاه و زیارتگاهشان پشتوانه حق و عدالت و فضیلت است. و در این میان، زیارت مشهد حسینى از ویژگیهاى برجسته‏ اى برخوردار است.


آنانكه توفیق پیدا مى كنند و به زیارت مرقد مطهرش مشرف مى شوند، روى به آستان امام حسین علیه السلام آورده و به جانب این مدرسه عشق و فضیلت و دانشگاه كمال و تربیت مى‏گرایند، مدرسه ای که براى هیچ ملتى از ملل گیتى میسر و مقدور نیست .

 مطمئن‌ترین راه
ملحدین و معاندین و مخالفین مكتب تشیع به خیال خود شبهات و اشكالهاى مى كنند و مى گویند: «زیارت قبور، بت پرستى است؟!» در حالى كه هر كس كه به زیارت قبور ائمه علیهم السلام مى رود هرگز به عنوان «بت» آنها را زیارت نمى‏كند. چه كسى است كه حسین بن على علیهماالسلام را خدا بداند؟!! شیعه، امام را مقرب درگاه خدا مى ‏داند و با توسل به او قربى به خداوند پیدا مى كند، همانطور كه خودش در قرآن مجید فرمود: «به سوى او وسیله بگیرید» (مائده/39) امام را وسیله الهى مى ‏داند. زیرا توسل و شفاعت، بُعدى از ابعاد زیارت است كه زائر از این طریق خود را به درگاه الهى نزدیك مى‏ كند، و پیشوایان ما وعده فرموده ‏اند كه از زائران خود دستگیرى كنند.

امام رضا علیه السلام مى فرماید: هر امامى بر گردن دوستان و پیروانش عهد و پیمانى دارد و وفاى به این عهد، با زیارت قبر آنان ممكن مى‏باشد. و كسى كه به شوق زیارت آنها و با تصدیق به فضیلت آنها به سوى قبور آنها برود مورد شفاعت ائمه علیهم السلام در قیامت قرار مى‏ گیرد.

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
:: ادامه مطلب
نویسنده : آرمین حسینی
تاریخ : پنج شنبه 20 آذر 1393
بازهم ازصف عشاق شماجاماندم

بازهم ازصف عشاق شماجاماندم

 


حسين جان(ع)
آه و افسوس ز خيل شهدا جاماندم

                                       از سرافشاني درپاي شما جاماندم
اربعينست حسين جان دل من درتب وتاب
                                       بازهم ازصف عشاق شماجاماندم
همه دارندبه پابوس شمامي آيند
                                     طبق معمول من بي سروپاجاماندم
خيل عشاق توباپاي پياده زنجف
                                    راهي كرب وبلايند ومن اين جاماندم
گرچه جامانده ام آقا زمحبان توأم
                            گوشه چشمي سوي ما!كزحرمت جاماندم

شعر:محسن حسینی


صلي الله علي الحسين(ع)

وعلي علي بن الحسين(ع)

وعلي اولادالحسين(ع)

وعلي اصحاب الحسين(ع)

الذين بذلومهجهم دون الحسين(ع)

ولعن الله امة قتلتهم

الهم عجل لوليك الفرج:آرمین


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : آرمین حسینی
تاریخ : پنج شنبه 20 آذر 1393
همدست دشمن

همدست دشمن

کیست که نداند امروز دست این خائنان در دست دشمنان اباعبدالله است و ابزار اصلی یزیدیان در وهن شیعه و عاشورا، جهل و خودخواهی عده‌ای از شیعیان و خیانت و خباثت خود مرجع پندارانی است که هرطور توانستند عزای حسین را به اسم شعائر به لجن کشیدند و روز به روز وقیحانه تر -با حمایت های انگلیس خبیث- از یک طرف با توهین ها و بی موالاتی های خود چهره شیعه را در نظر دیگرمسلمانان خدشه دار می کنند و از طرف دیگر با نشان دادن چهره خشن و غیر عقلانی (بی خاصیت)، جهان را از شیعه منزجر.

اینجاست که باید فریاد زد لعنت خدا بر دشمنان شیعه و عاشورا. در هر لباس و منصب و عنوان

لعنت...


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : آرمین حسینی
تاریخ : چهار شنبه 19 آذر 1393
امروز را دریاب

امروز را دریاب


مردی مقابل گل فروشی ایستاد. او می خواست دسته گلی برای مادرش که در شهر دیگری بود سفارش دهد تا برایش پست شود.

وقتی از گل فروشی خارج شد٬ دختری را دید که در کنار درب نشسته بود و گریه می کرد. مرد نزدیک دختر رفت و از او پرسید : دختر خوب چرا گریه می کنی ؟

دختر گفت: می خواستم برای مادرم یک شاخه گل بخرم ولی پولم کم است. مرد لبخندی زد و گفت :با من بیا٬ من برای تو یک دسته گل خیلی قشنگ می خرم تا آن را به مادرت بدهی.

وقتی از گل فروشی خارج می شدند دختر در حالی که دسته گل را در دستش گرفته بود لبخندی حاکی از خوشحالی و رضایت بر لب داشت. مرد به دختر گفت : می خواهی تو را برسانم؟ دختر گفت نه ، تا قبر مادرم راهی نیست!

مرد دیگرنمی توانست چیزی بگوید٬ بغض گلویش را گرفت و دلش شکست. طاقت نیاورد٬ به گل فروشی برگشت٬ دسته گل را پس گرفت و ۲۰۰ کیلومتر رانندگی کرد تا خودش آن را به دست مادرش هدیه بدهد.

شکسپیر می گوید: به جای تاج گل بزرگی که پس از مرگم برای تابوتم می آوری، شاخه ای از آن را همین امروز به من هدیه کن!


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : آرمین حسینی
تاریخ : چهار شنبه 19 آذر 1393